«نامردی» در حق ورزش را تمام کنید!(نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
همین چند روز پیش رئیس محترم جمهور در جمع اعضای یکی از گروههای سیاسی، صریحا اعلام کرد: «سپردن کار به دست افراد نابلد، خیانت به مردم و کشور است.» معنای دیگر این سخن کاملا بدیهی و منطقی و امیدوارکننده، این میشود که سپردن کار به دست افراد لایق و کارشناس، خدمت به ملک و ملت است و باید امور مردم را به آنها سپرد.
خیلی آشکار و مسلم است که اگر این سخن تحقق پیدا کند و این وعده در مسیر پرفراز و نشیب عمل- خواسته و ناخواسته- فراموش نشده و در همه ابعاد و حوزهها اجرائی شود، بدون هیچگونه تردیدی بسیاری از مشکلات مردم حل و کثیری از آنچه به عنوان مانع پیش پای جامعه قرار گرفته و زندگی و معیشت را بر اکثریت سخت کرده، برطرف خواهد شد.
اگر بخواهیم حرفهای آقای رئیسجمهور را مبنای این نوشته قرار دهیم، باید رک و صریح بگوییم که در حق ورزش و جامعه آن- نه حالا بلکه در خیلی از دورهها و مقاطع- «نامردی»های زیادی صورت گرفته و حرمت، احساسات و انتظارات آنها به راحتی و گاه بسیار وقیحانه و خودخواهانه، قربانی رفیق بازیها و بده بستانهای سیاسی و تجاری و همشهریگری و قوم و خویش بازی مدیران ارشد شده است. خیلی وقتها دیده و اثبات شده که مدیران ارشد ورزش- حتی درسطح وزیر- برای راضی کردن فلان دوست و آشنا و کسب رضایت فلان باند و جناح و یا ادای دین به بچه محل و همشهری و یا حتی شریک تجاری و... از ورزش مایه گذاشته و بیاعتنا به مسئولیتی که در قبال مردم و جامعه دارند، بدون ترس از آخرت و روز حسابی که در پیش است،عنان و اختیار یک فدراسیون یا باشگاه بزرگ(که در این باره گند یک مورد عملکرد غلط و نامردی مدیریتی در هفتههای اخیر بالا آمده و حال اهالی فوتبال، به ویژه طرفداران میلیونی آن را سخت به هم زده) را به افراد نااهل و بیصلاحیت سپردهاند که در این باره شاهد و مثال فراوان است...
باری، این آقایان (حتی درسطح وزیر) در بسیاری از مواقع و انتخابها و انتصابها، آنچه را که اصلا مد نظر نداشتهاند، «کاربلدی» و «اهلیت» افراد بوده است. بزرگترین دلیل و سند ما برای اثبات این ادعا- که تقریبا هیج کارشناسی درباره آن کوچکترین شک و تردیدی ندارد- «وضعیت و حال و روز ورزش» است که با نگاهی کلی و حتی سطحی، مدعی را از هرگونه توضیح بیشتر و ارائه مدرک و سند بینیاز میکند.
چنانکه به کرات و بارها و بدون تعارف و لفاظی به صراحت نوشتهایم ورزش مستعد و بالقوه توانمند و آماده پیشرفت و جهش ایران، سخت از دست مدیران نالایق کنگر خورده لنگر انداختهای که نمره مردودی آنها محرز و غیر قابل کتمان است، ضربه خورده و توان حرکت به سوی پیشرفت را از دست داده است. در واقع این گروه از مدیران- که تعدادشان در ورزش و بخشها و فدراسیونهای مختلف، کم نیست- بالهای ورزش را شکسته و آن را در خیلی از عرصهها، ناسزاوارانه در پایینترین سطح خود در قفس حبس کردهاند.
این مدیران چون «کوچک» و «دم دستی» فکر میکنند، اعتماد به نفس ندارند و با سفارش فلان مقام وارد حوزه مدیریتی شده و ورزش را نمیشناسند، در حد و اندازه این سطوح مدیریتی نیستند و به طور طبیعی نمیتوانند «بزرگ» فکر کرده و با انگیزه و برنامه یکسره در پی حرکت حوزههای زیر نظر خود به سمت افقهای بالا و اهداف بزرگ و جهانی باشند.
ما نیز مثل خیلی از کسانی که این ورزش و تواناییهای نهفته و ظرفیت بالای آن را میشناسند و به آن عمیقا باور دارند، بارها به سهم و وظیفه خود در این باره نوشته و تاکید کردهایم که اگر واقعا قصد ایجاد حرکت جدید و تحول و اصلاح در ورزش را دارید و اینطور حرفها را برای رای اعتماد گرفتن و رسیدن به پست و منصب نمیزنید، با این شیوه و روال و توان مدیریتی نمیتوانید دست به کوچکترین اقدام اصلاحی و تحولآفرین بزنید، چرا که با نگاهی کاملا کارشناسی و واقعبینانه، بزرگترین مانع و سد راه پیشرفت و چالاکی و کسب موفقیتهای بزرگ ورزش مستعد ایران، عناصر و افرادی هستند که به نام مدیر- ولی بدون هیچگونه سابقه روشن در ورزش و تجربه مدیریتی موفق در این حوزه- به گزاف تکیه بر جای بزرگان زدهاند و چون متر و اندازه فکر خودشان «کوچک» است، ورزش را هم «کوچک» فرض کرده و مانع از قدرت و پیشرفت و بزرگی و بالندگی آن شدهاند. با این همه، آنچه بیش از صد روز پس از شروع کار دولت چهاردهم، فراتر از بعضی شعارها (که حالا دیگر مدتی است آقایان تحولخواه! حتی حرفش را هم نمیزنند و چراغ خاموش ظاهرا به کارهای خود مشغولند!) از عملکرد تیم جدید مدیریت ورزش میشود برداشت کرد، این است که هیچگونه اتفاق معناداری در جهت اصلاح و ایجاد تحول رخ نداده و چرخ ورزش با همان روال و آهنگ ناخوشایند سابق در حال چرخیدن است و کماکان در کاروبار مدیریت جدید هم حرفهای تکراری و اقدامات کلیشهای و جولان مدیران ناکارآمد و روشهای غلط مدیریتی دیده و شنیده میشود و روزمرگی و خوابیدن در باد نتایج گذرا حاکم است.
بعضی از اخباری که از گوشه وکنار- والبته منابع معتبر- به گوش میرسد، حاکی از آن است که چیزی که اصلا آقایان در فکر آن نیستند، ایجاد تحول در ورزش محتاج اصلاح ماست و مثلا آنقدر که مسئله شهرداری تهران و انتخابات سال آینده شورای آن! برای آنها موضوعیت دارد، وضعیت ورزش و حل مشکلات عدیده آن- مثل اصلاح مدیریتهای فشل و نالایق، مبارزه با فساد و جریان دلالیسم که پنجههایش را سخت بر حلقوم ورزش و رشتههایی مثل فوتبال و... میفشارد و...- کوچکترین جایگاهی در گوشه ذهنشان ندارد و این امر، ما را نسبت به آینده ورزش سخت نگران میکند و...
به هرحال امیدواریم مسئولان ورزش که به هرحال عضوی از دولت چهاردهم به حساب میآیند و جزو همکاران و مخاطبان اصلی رئیسجمهور هستند، اولا خود را جزو مخاطبان این سخن ایشان بدانند و علاوهبر تحسین و تایید زبانی، به آن عمل کنند و در انتخاب همکاران، با ترجیح دادن به همشهریها و هم باندیها و شرکای تجاری بر افراد لایق و کارآمد، به این حرف گرهگشا و منطقی و اخلاقی عملا دهن کجی نکنند! ثانیا همانطور که گفته شد، از این نظر به ورزش ایران، بسیار «نامردی» و در واقع در حق جامعه ورزش، بیحرمتی و بیاعتناییهای زیادی صورت گرفته و انتظار طبیعی و منطقی این است که این «نامردی» نه تنها از سوی مدیریت جدید ورزش ادامه پیدا نکند بلکه روند آن با قاطعیت تمام و برای همیشه به پایان برسد...